,سد سیلوه باعث مهاجرت اجباری, سد سیلوه پیرانشهر, سد سیلوه در سال 1395 آماده ی آبگیری گردید., عبدالرحمن محمدی
به گزارش نالوس باس عبدالرحمن محمدی رئیس شورای اسلامی روستای سیلوه طی پیامی ضمن تبریک فرارسیدن عید سعید قربان ازطرزبرخورد مردم پیرانشهر انتقاد نمود
متن کامل پیام رئیس شورای روستا سیلوه بدین شرح است
بسمه تعالی
پس از سال ها مطالعه ، بررسی و شروع پروژه ی سد سیلوه در سال ۱۳۹۵ آماده ی آبگیری گردید. جدا از زیرآب رفتن صدها هکتار از مزارع کشاورزی روستاهای حمزه آباد سفلی و سیلوه تخریب شدند
برای جبران خسارات وارده بر مردم از طرف سازمان آب منطقه ای مبالغی به مردم روستاهای مذکور داده شد.
اما غرض اصلی بحث نه درباره ی خود سد و گزارش آن می باشد بلکه پرداختن به یکی از مباحث مردم کوچه و بازار می باشد که در جای خود تاسف برانگیز است و بر خود واجب دانستم در دفاعیه از اهالی رنج کشیده ی سیلوه گلایه و مطلبی را نوشته باشم.
بارها شنیده ام که صحبت از پرداخت های چند صد میلیونی و گاهی میلیاردی به مردم سیلوه می شود. حتی در الفاظ عامیانه تمسخر اهالی سیلوه نه تنها در بنگاههای معاملاتی ، گاهی به شبکه های اجتماعی نیز کشیده شده است. بیان می کنند که صاحب خانه های چند طبقه ، ماشین های آنچنانی شده اند، شهرنشین شدند؛ می گویند مردم سیلوه قوانین شهری را رعایت نمی کنند، برخورداری از فرهنگ شهری نیستند و غیره…
کاملا مشخص است که نگاه به رویدادها و تحلیل آن در جامعه ی پیرانشهر صرفا مادی و به دور از ارزش ها ی انسانی است. آنچه در پروژه ی سد سیلوه دیده می شود فقط پرداخت های مالی به مردم و خرید مسکن است. اما دردها و رنج هایی که ناخواسته بر مردم تحمیل شدند به هیچ عنوان دیده نشدند
ساخت سد سیلوه باعث مهاجرت اجباری صدها خانوار روستایی با شیوه ی زندگی خاص آن به شهر گردید، بریدن اجباری مردم در شیوه ی معیشت صدها ساله ، اعم از کشاورزی یا دامداری و بیکاری اکثریت آنان مخصوصا جوانان از پیامدهای بسیار ناگوار این طرح می باشد. با اجرای این طرح صدها جوان روستای سیلوه بی کار شدند که یا با پدر در میادین شهر بیل به دست منتظر بمانند که به عنوان کارگر به کار گرفته شوند یا به مشغله پرخطر کولبری روی بیاورند.
محل تولد هر انسان ذاتا دوست داشتنی است. مخصوصا برای کسانی که دهه ها ازعمر خود را در آن مکان سپری کرده باشد. مردم سیلوه بخاطر سد مجبور به کوچ اجباری شدند این کوچ به معنای جدا شدن از دهه ها خاطره ی تلخ یا شیرین است بسیار دیدیم هم ولایتی هایمان که با چشمانی پر از آب شاهد تخریب منازلی بودند که روزها و شب های بسیاری را در آن گذرانده بودند. اما فاقد هرگونه اختیار برای جلوگیری از آن ها .
سیلوه مرکز چندین روستا در منطقه ای بسیار خوش آب و هوا بود سیلوه نقاشی زیبای دست پروردگار بود . با نزولات جوی فراوان دشت سرسبز دارای چشمه های متعدد باغات فراوان و غیره تمامی این نعمت ها ی خدادادی به یکباره نابود شدند. در کنار این ها منطقه سیلوه دارای مراکز باستانی روزمینی و احتمالا زیر زمینی هستند که بدون کاوش از بین می روند.
دردناک تر اینکه داشتن ماوا به عنوان محل آرامش یعنی همان روستا که مردمانش روزی با افتخار از ساکن بودن در سیلوه از آن سخن می گفتند؛به یکباره نابود شد. مردمانی با عزت نفس و زحمتکش که امروز آواره ی شهر و آبادی های همجوار شدند مورد تمسخر عده ای نا آگاه واقع می شوند.
امید است که دیگر شاهد اینگونه رفتار زشت در قبال اهالی محترم و رنج کشیده ی سیلوه نباشیم.
در پایان عید سعید قربان را به همه ی مردم فرهیخته ی و مسئولان محترم پیرانشهر به ویژه اهالی رنج دیده سیلوه تبریک عرض میکنم و آرزوی توفیق و سربلندی را از ایزد منان خواستارم.
عبدالرحمن محمدی
رئیس شورای اسلامی روستای سیلوه
… و باید رفت
… همه چیز به پایان رسید
…. آری وقت رفتن است
… وقت سفر کردن و دل کندن
… و قت جدایی
… پای رفتن نیست
… اما باید رفت
…رفت و مقصد را جست
… نمی دانم به کدامین سو می روم
… اما می روم
… باید ادامه داد
… هنوز مانده
…. مسیر طولانی و مقصد دور
… هم شادم و هم غمگین
… شادم از پایان و غمگینم از پایان
… کوله بارم را بسته ام
… آماده ی سفر
… اما دل کندن دشوار است از عزیزان
… رسم روزگار این است
… جدایی از کسانی که دوستشان داری
… سخت است اما چاره ای نیست
… دلم برای همه تنگ می شود
… رفتن اجباریست
… ماندن بعید
… تنها باید رفت و سفر کرد
تنها باید ادامه داد
… آری می روم
… مجبورم که بروم
… خدانگهدار